بر فراز یک روستای آرام خوابیده، آسمان شب وجود دارد که زمزمه میشود و میچرخد. هر ستاره، یک گرداب زرد در مقابل بوم قلم مو آبی، به لایهای از راز و زیبایی اشاره میکند. ماه، یک هلال رنگ پریده، به آرامی فرو مینشیند و نور پریده خود را بر خانههای کمرنگ زیر سایه میافکند.
تکیه دادن به هر دو جهان، در این لحظه در حالی که آنها به هم نزدیکتر میشوند، سرواخ است: یک زبان شعلهور، در عین حال ریشه در زمین و به سمت آسمان. یک اتصال بین دنیای فانی زیر و ناشناختههای درخشان بالای سر.
روستا در کنار هم قرار دارد، چراغهای زرد کمنوری میتابانند و به عنوان نشانههایی از روح، شکنندگی و زندگی هستند. امضاهای فردیت به سمت تاریکیها پرتاب شده است.
در این بین، رهایی، بیثباتی، آشفتگی و روح وجود دارد. لحظهای در زمان، در قلم موهای رنگ، که برای همیشه ثبت خواهد شد. یک تصویر که زیبایی، ترس، یقین و سؤال را در هم میآمیزد. و در این زمان، ما نمیتوانیم کمکی نکنیم جز اینکه شگفتزده شویم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.