در قلب طبیعت وحشی و بی روح، گرگی می‌گردد، نه فقط یک جانور، بلکه روح حامی است. نشانه‌های حک شده روی پوستش به قدمت افسانه‌ها هستند و چشمان سبز زمردی او بینش قرن ها را در خود دارند.
دارنده رویای او، نگران است که سرنوشت قبیله و سرزمین بین دو جهان باشد. هر تار و پود وب او، یک رشته از زندگی، رنج و امید است.
تیرهای متقاطع او، نشانه‌های نبردها برای محافظت از همه چیز ارزشمند هستند. نه تنها برای محافظت از چیزهای فیزیکی، بلکه برای حفظ خواب‌ها و رویاها. تزئینات او در هماهنگی با ماه می‌رقصند و نشانه‌های یک نگهبان برکت یافته هستند.
به عنوان تجسم طبیعت و روحیه استقامت، می‌دانست که یک نبرد در راه است، نبردی که نه تنها با فلش‌ها و شمشیرها، بلکه با اراده روح مبارزه می‌کند. و همین‌طور که نور گرگ را فرا می‌گیرد، همه می‌فهمند که قبیله از بین نمی‌رود، زیرا همیشه مراقبت می‌کند، نگهبان قبیله، حافظ رویاها.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.