در سرزمینی دور، جایی میان کوههای آتشین و آسمانهایی پر از ستارههای سرخ، کودکی به دنیا آمد که سرنوشت او با قدرتی ناشناخته گره خورده بود. نامش را کایرو گذاشتند؛ کوچک، شجاع و با چشمانی که برق امید میزد.
یک شب، وقتی ماه کامل همچون سپری نورانی در آسمان درخشید، نیرویی باستانی در دل کایرو بیدار شد. حلقهای از انرژی سرخ دور او پیچید و لباس رزمیای به رنگ آتش بر تنش ظاهر شد؛ نشان قبیلهی نگهبانان باستان روی سینهاش درخشید.
او که هنوز کودکی بیش نبود، مشتهایش را گره کرد و با لبخندی پر از شور و امید به آسمان نگریست. زمین زیر پایش به لرزه افتاد، غبار و آتش دور او چرخیدند و جهان فهمید که قهرمانی جدید پا به میدان گذاشته است.
کایرو آمده بود تا با تاریکی مقابله کند، نه با نفرت، بلکه با نوری که از دل کودکانهاش میتابید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.