در دل کیهان، جایی که سکوت هم صدایی از خودش دارد، سیاراتی رنگارنگ در کنار هم حلقه زده بودند. گویی همه برای جشن بزرگی گرد آمده بودند؛ جشنی که آغاز یا پایان جهان را رقم میزد.
هر سیاره، داستانی درون خود داشت: یکی مملو از آتش، دیگری پوشیده از یخ، و آن یکی سرشار از حیات سبز. حلقههای طلاییشان همچون سازهای یک ارکستر، با حرکت آرامشان نوایی ناشنیدنی مینواختند.
اما راز این منظره شگفتانگیز، در آن شهاب کوچک طلایی بود که در دوردست میدرخشید. میگفتند اگر روزی مسافری آن را دنبال کند، به جهانی خواهد رسید که همهی این سیارات فقط بازتابی از یک حقیقت واحدند:
جهان در بیرون همان چیزیست که درون انسان جریان دارد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.