در دل جنگلهای تاریک و مرموز، گربهای زندگی میکرد که هیچکس مثلش نبود. او از نژادی خاص بود که چشمانش هرکدام رنگ متفاوتی داشت؛ یکی به رنگ شعلهی آتش و دیگری مانند آسمان غروب بنفش بود. موهایش همچون شعلههای سرخ و سفید در باد میرقصیدند و نور عجیبی از خودش ساطع میکرد.
شایعه بود که این گربه نگهبان رازهای پنهان جنگل است، او که میتوانست بین دنیای نور و تاریکی سفر کند. وقتی شبها میآمدند، شعلههای روی بدنش میسوختند و مسیرهای مخفی را روشن میکردند. هر کسی که به دنبال حقیقت بود باید اول او را پیدا میکرد؛ زیرا تنها گربهی آتشین میتوانست کلید ورود به دنیای ناشناخته را به آنها بدهد.
اما این گربه، نه تنها نگهبان جنگل، بلکه پاسدار تعادل بین نور و تاریکی بود؛ تعادلی که اگر به هم میخورد، جهان به نابودی کشیده میشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.